اکثر مردم وقتی درباره اینستاگرام فکر می کنند، بلافاصله یاد عکس می افتند... و این کاملا منطقی است. وقتی اینستاگرام برای اولین بار راه اندازی شد، گزینه ویدئو نداشت.
هدف از آن استفاده از قدرت تصاویر برای به اشتراک گذاشتن محتوا بود. اما طولی نکشید که تیم اینستاگرام متوجه شدند که بازاریابی اجتماعی ویدئویی اهمیت زیادی دارد. و اینگونه بود که اینستاگرام از یک برنامه به اشتراک گذاری عکس به یک ابزار بازاریابی محتوای چند رسانه ای تبدیل شد.
چگونه می توان از اینستاگرام برای بازاریابی ویدئویی استفاده کرد?
ویدئو در اینستاگرام دری را به روی فرصت های جدید در بازاریابی اجتماعی ویدئویی باز کرد. این ویژگی شما را مجبور می کند روش های خلاقانه ای را برای فهماندن سریع ایده های خود طراحی کنید. فقط 15 ثانیه برای جلب توجه بینندگان وقت دارید، بنابراین باید از هر ثانیه آن نهایت استفاده را ببرید. در اینجا به برخی از استراتژی های برتر که برندهای موفق برای بازاریابی ویدئویی اینستاگرام به کار گرفته اند و می توانید آنها را در کسب و کارتان اجرایی کنید، اشاره می کنیم:
سئو برگرفته از عبارت Search Engine Optimization است که کلمات معادلی چون SEO یا بهینه سازی موتور جستجو دارد که همگی آنها به یک معنی می باشند و می توان آن را بصورت زیر تعریف نمود:
سئو (بهینهسازی موتور جستجو) به معنای فریب و یا دستکاری موتورهای جستجو با روشهای غیر اخلاقی نیست. آنها برای کمک کردن به بهبود رویت و ارتباط وب سایتها در نتایج جستجوی طبیعی با هدف رسیدن به رتبهبندی بالا، ایجاد شدهاند.
سئو را میتوان مجموعهای از روشها برای تغییر استراتژیک وب سایتها دانست. این فرآیند به بیان مهمترین عوامل مرتبط صفحه و افزایش اهمیت آن در صفحه نتایج جستجو، میپردازد.
معایب ایمیل مارکتینگ نسبت به بازاریابی شبکههای اجتماعی
1- هزینه: ارسال ایمیل گروهی رایگان نیست اما شبکههای اجتماعی و ارتباطی رایگان هستند. ارسال ایمیل گروهی رایگان بسیار محدود است و برای ارسال به جامعه بزرگ چندهزارتایی باید هزینه کنید.
تبلیغات کلیکی چیست؟
نویسنده: صادق رضازاده
تبلیغات کلیکی PPC به مدلی از تبلیغات اینترنتی گفته می شود که هزینه تبلیغات بر اساس قیمت کلیک بر روی تبلیغات محاسبه می شود. در شیوه بر خلاف شیوه بنر ثابت که در بیشتر سایتهای بزرگ و با رنک بالا رایج است و در آن در ازای قرار گرفتن یک بنر در مدت زمان مشخص در سایت مبلغ معینی دریافت می شود، صاحب تبلیغ تنها در ازای کلیک های صورت گرفته بر روی لینک های تبلیغ هزینه پرداخت می کند.
بیشتر موتورهای جستجو نظیر گوگل، یاهو و بینگ از این شیوه برای تبلیغات استفاده می کنند و اغلب شرکت ها نیز ترجیح می دهند از موتورهای جستجو برای تبلیغات خود استفاده کنند و تمایلی به ارتباط مستقیم با سایتها ندارند.
چطور می توانیم CTR را افزایش دهیم؟
نویسنده: محسن طاوسی
۱- استفاده از meta description مناسب.(بهینه سازی meta description را مطالعه کنید)
۲-استفاده از rich snippet ها برای نمایش ستاره در نتایج گوگل (نمایش تصویر نویسنده در نتایج گوگل دیگر منسوخ شد!)
۳-استفاده از عنوان مناسب برای صفحات (بهینه سازی title صفحات)
۴- پرهیز از محتوای نامناسب و تکراری، خدمات بی کیفیت، ظاهری نا مناسب و … آموزش bounce rate را مطالعه کنید.اگر کاربر با سایتی نامناسب از نظر ظاهر، محتوا، کیفیت و خدمات روبرو شود یا وقتی وارد سایت شما می شود او را به پاپ آپ ببنید، وقتی در آینده شما را در نتایج گوگل مشاهده کرد، روی سایت شما کلیک نخواهد کرد.در نتیجه CTR شما کاهش می باید.
5-ارائه محتوا و خدمات خوب به کاربر.
CTR چقدر در نتایج و رتبه بندی گوگل مهم است؟
گوگل هیچ وقت اشاره مستقیمی به CTR و باقی مباحث به صورت جزئی نکرده و نمی کند.اما بدون شک، طی دوره های زمانی، میزان CTR سایت های را بررسی می کند.ما در تجربه های خود به نقش مهم CTR پی بردیم و این موضوع را در دراز مدت تست کردیم.وقتی میزان CTR سایتی نسبت به رقبای خود تفاوت زیادی داشته باشد،گوگل با چشم منفی به آن سایت نگاه می کند و از استعداد آن سایت برای باقی ماند در صدر نتایج یا ارتقای رتبه، کم می کند.وقتی کارهای لازم برای حفظ CTR به اندازه طبیعی را انجام ندهید، سایت شما بعد از ارتقا، مرتب به عقب رفتن گرایش پیدا می کند.
علم و دانش بازاریابی در سالهای اخیر و با رشد فناوریهای آنلاین گرایش زیادی به سمت inbound marketing پیدا کرده است. بازاریابی دیگر به مفهوم گذشته خود که همان فرستادن پیام برای مشتری به امید اینکه این پیام به دست مخاطب درست برسد نیست و تغییر کرده است. این گرایش به سمتی است که بازاریابی مفهوم جدیدی از خدمات را ارائه کرده است. این خدمات به معنی حضور بهموقع در مقابل مشتری با اطلاعات کافی و درزمانی که مشتری به دنبال محصول یا خدمت خاصی است معنی میشود. به زبان سادهتر، زمانی در مقابل مشتری حاضر شوید که او نیاز به استفاده از خدمات دارد.
بازاریابی بر اساس موتورهای جستجو و کلمات کلیدی یکی از این روشهاست که از مدتها قبل مورد توجه بوده. اینکه شما باید محتوایی داشته باشید که به صورت بهینه شده از طریق موتورهای جستجو در اختیار مشتری قرار بگیرد یک اصل است؛ اما در مورد تبلیغات کلیکی یا همان PPC چه؟ این نوع از تبلیغات مزایای بسیاری زیادی دارند که میتوانید با استفاده درست از آنها بازدیدکننده یا متقاضی را آنجایی که به اطلاعات نیاز دارد پیدا، جذب و به مشتری تبدیل کنید
به همین دلیل میخواهیم به ۴ دلیلی که شما باید روی تبلیغات PPC سرمایهگذاری کنید بپردازیم:
نرخ کلیک (CTR) چیست؟
نویسنده: محسن طاوسی
CTR مخفف Click Through Rate است، و به معنی نرخ کلیک نسبت به رتبه است.برای مثال اگر با عبارت x یکی از صفحات شما در صفحه اول در رتبه پنجم باشد، و آن عبارت، در روز، ۱۰ بار جستجو شود، سایت شما از طریق گوگل در آن عبارت، روزانه ۲ کلیک بخورد، مقدار CTR شما در رتبه ۵ صفحه اول برای ان عبارت، برابر با ۲۰ درصد خواهد بود(۲ کلیک از ۱۰ بار نمایش به کاربرانی که جستجو کرده اند).
CTR فقط برای موتور جستجو به کار نمی رود.سیستم هایی که خدمات PPC ارائه می دهند نیز به شما آمار CTR تبلیغ شما را گزارش می دهند.برای مثال وقتی بنر تبلیغاتی شما در سایت x در روز ۱۰۰۰ بار نمایش داده می شود و ۵۰ کلیک در روز دارد، CTR بنر شما، در آن سایت برابر با ۰٫۰۵ می باشد.(نسبت کلیک نسبت به مشاهده)
تبلیغات اینترنتی
دنیای تبلیغات اینترنتی در دو دههی اخیر تحولات گستردهای را پشت سر گذاشته است. همزمان با ایجاد شیوهها و تکنولوژیهای جدید تبلیغ آنلاین، در سالهای گذشته سهم تبلیغات مجازی از کل بازار تبلیغات همواره رو به افزایش بوده است. اگر در کمتر از یک دهه پیش، تعداد اندکی از صاحبان آگهی از فرصتهای فضای مجازی برای تبلیغات آگاه بودند، اکنون گردش مالی آگهیهای آنلاین در برخی کشورها از جمله امریکا از گردش مالی آگهیهای مطبوعاتی بیشتر شده است. در ایران نیز اگر تا پنج-شش سال پیش کمتر کسی حاضر به هزینه کردن برای تبلیغ محصول یا خدماتش روی اینترنت بود، اکنون بسیاری از وبسایتهای پربینندهی فارسی مملو از بنرهای تبلیغاتی هستند و برخی جایگاههای مربوط به نمایش آگهیشان از چند ماه قبلتر رزرو میشود.
تبلیغات اینترنتی از همان سالهای اولیه شکلگیری وب با نمایش آگهیهای متنی و تصویری در برخی وبسایتهای پربیننده شروع شد. در کنار نمایش وبی، شیوهی اولیهی دیگر ارسال ایمیلهای تبلیغاتی گروهی بود. اما تبلیغات اینترنتی با آغاز هزارهی جدید و ورود شرکت گوگل بهدنیای تبلیغات آنلاین به تجارتی جدی تبدیل شد. ویژگیهایی از قبیل نمایش دائمی در محدودهی زمانی خاص، فراتر رفتن از محدودهی جغرافیایی، انعطاف در طراحی و اجرا، امکان تعامل با مخاطب، امکان هدایت مخاطب به وبسایت هدف یا توضیحات بیشتر، امکان هدایت مخاطب به خرید کالا یا سرویس، امکان گزارشگیری از بازدیدکنندگان آگهی و چند مورد دیگر مجموعهی عواملی است که اشتیاق برای ارائه تبلیغات در فضای آنلاین را افزایش داده است.
در حالی که در سال ۲۰۰۹ در امریکا هزینهی صرف شده در تبلیغات آنلاین ۲۲ میلیارد دلار در برابر ۲۷ میلیارد دلار برای تبلیغات روزنامهها بود، این ارقام در سال ۲۰۱۰ به مقدار برابرِ ۲۵ میلیارد دلار رسیدند. سرانجام در سال ۲۰۱۱ بود که تبلیغات آنلاین از تبلیغات مطبوعاتی پیشی گرفت و نسبت ۲۸ به ۲۴ بهنفع اینترنت بین آنها برقرار شد. در انگلستان نیز در سال ۲۰۱۱ تبلیغات اینترنتی با رسیدن به مبلغ ۲.۲۶ میلیارد پوند معادل ۲۷ درصد کل بازار تبلیغات، از تبلیغات تلویزیونی جلو افتاده است. گسترش ابزارهای اینترنتی و افزایش کاربران پتانسیلهای بیشتری برای تبلیغات آنلاین فراهم آورده است. اگر زمانی تبلیغات اینترنتی به ارسال ایمیل و نمایش بنر محدود میشد اکنون روشهای زیادی برای ارائه تبلیغ در فضای مجازی وجود دارد که در ادامه با برخی از آنها آشنا میشویم.
چگونه بودجه بازاریابی خود را بین سئو و تبلیغات کلیکی تقسیم کنیم؟
نویسنده: آراند سیرینیواسان
سئو (بهینه سازی نتایج موتورهای جستجو) یا تبلیغات کلیکی؟ این یکی از سوالات مهم بازاریابی است که هر مالک کسب و کاری زمانی از خود می پرسد؟ این دو راهی ایجاد شده به این دلیل است که سئو مانده گاری بیشتری دارد ولی نمایان شدن نتایج آن به زمان بیشتری نیاز دارد. در مقابل نتایج تبلیغات کلیکی زودتر نمایان می شود، اما از ماندگاری پایین تری برخوردار است و برای ادامه داشتن آن نیاز به صرف هزینه مستمر برای بدست آوردن هر مشتری جدید دارید. اگر دست از تبلیغات بردارید، دیگر مشتری جدیدی هم نمی بینید.
اگر تازه در ابتدای مسیر هستید، پس بودجه اندکی برای بازاریابی در اختیار دارید. آیا تمام بودجه خود را در زمینه سئو هزینه می کنید و دست به سینه منتظر نمایان شدن نتایج می نشینید؟ یا اینکه آن را صرف تبلیغات کلیکی می کنید و امیدوار هستید که تمام بودجه شما صرف تا قبل از بدست آمدن درآمد به اتمام نرسد؟ در این باره نظرات تعدادی از کارشناسان این حوزه را پرسیده ایم که نظرات آنها را در زیر می بینید.
برای این اصطلاح معادل های فارسی زیادی ارایه شده است. از بازاریابی جاذبه ای گرفته تا بازاریابی ربایشی و بازاریابی درون گرا. فارغ از معادل فارسی این اصطلاح به صورت عمومی می توان Inbound Marketing را محصول بازاریابی محتوا (Content Marketing) دانست.
به طور خلاصه منظور از بازاریابی درونگرا استفاده از کانال
های مختلف ارتباطی آنلاین برای انتشار محتوای اصیل شامل عکس، مقاله، پادکست،
خبرنامه، بلاگ، کتاب الکترونیکی، فیلم ونظایر آن به منظور جلب توجه مشتری در مراحل
مختلف قیف خرید (معادل فارسی Purchace Funnel که در ادامه معرفی خواهد شد) و
گشاندن او به سوی کسب و کار است.
به بیان ساده تر بازاریابی درونگرا به آن دسته از فعالیت های
بازاریابی گفته می شود بازدیدکنندگان را به سمت کسب و کار می آورد.
این نکته دقیقا برعکس فعالیت های بازاریابی سنتی است که از آن
ها به Outbound
Marketing یاد شده و در آن بازاریابان باید به محیط بیرون
رفته و به دنبال مشتریان بالقوه بگردند.